نمایشگاه بازی و اسباب بازی کودک و نوجوان
روز چهارشنبه 18 دی دختر گلمو بردم نمایشگاه اسباب بازی کودک و نوجوان که شهرداری تهران توی پارک گفتگو (اتوبان چمران) برگزار کرده بود.
اول قرار بود با امیرسامو مامان جونیش بریم که متاسفانه نشد. کاش میومدن باهامون
از خونه مامانی حاضر شدیمو رفتیم ...جز آخرش که دیگه خیلی خسته شده بودی و گریه کردی خیلی عالی بود و خوش گذشت و هم تو و هم من به نوعی استفاده کردیمو و لذت بردیم ...
فقط از برگشت کلی خرید کرده بودیم ...تو هم بغلم بودی و کیفم هم سنگین بود، تا ماشین داغوووون شدم
روز چهارشنبه 18 دی دختر گلمو بردم نمایشگاه اسباب بازی کودک و نوجوان که شهرداری تهران توی پارک گفتگو (اتوبان چمران) برگزار کرده بود.
اول قرار بود با امیرسامو مامان جونیش بریم که متاسفانه نشد. کاش میومدن باهامون
از خونه مامانی حاضر شدیمو رفتیم ...جز آخرش که دیگه خیلی خسته شده بودی و گریه کردی خیلی عالی بود و خوش گذشت و هم تو و هم من به نوعی استفاده کردیمو و لذت بردیم ...
فقط از برگشت کلی خرید کرده بودیم ...تو هم بغلم بودی و کیفم هم سنگین بود، تا ماشین داغوووون شدم
پارک ترافیک شهرداری...
اینا مثلا سیگار و قلیون هستن!!!!
علاقه ی جدید دختر ماهم...نقاشی
از توی سوراخ دهن گربه، داری آقاهه رو میبینی!!!
میگی : مامان....
اتاق مادر و کودک... در حال استراحتی عشقم
بازم نقاشی ... ایندفعه با پاستیل
اینجا هم یه غرفه برای بازی که متاسفانه همین که تو رفتی شلوغ شد و صاحب غرفه گفت بچه ها همه بیان بیرون و تو که تا اون موقع همچین رفتاری ندیده بودی (که کسی مانع بازی کردنت بشه) کلی گریه کردی و دوس داشتی بری و بازی کنی...
بمیره برات مادرت عزیزم....خوب بعضی ها شعور کافی برای رفتار با یه فرشته یک ساله رو ندارن